بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست
ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست