در سایۀ این حجاب نوری ازلیست
هر چند زن است اما آواش جلیست
چقدر ریخته هر گوشه و کنار، غم اینجا
نشسته روی دو زانو امام، هر قدم اینجا
با سری بر نی، دلی پُر خون، سفر آغاز شد
این سفر با کولهباری مختصر آغاز شد
این صحن که بینالحرمین عتبات است
در اصل، همان عرشۀ کشتی نجات است