کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم