پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
غزل عشق و آتش و خون بود که تو را شعر نینوا میکرد
و قلم در غروب دلتنگی، شرح خونین ماجرا میکرد
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين