پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
هر نسیمی خسته از کویت خبر میآورد
چشم تر میآورد، خونِ جگر میآورد
نه فقط سرو، در این باغِ تناور دیده
لالهها دیده ولیکن همه پرپر دیده
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن