همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر