کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را