یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
او خستهترین پرندهها را
در گرمی ظهر سایه میداد
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
با داغ مادرش غم دختر شروع شد
او هرچه درد دید، از آن «در» شروع شد