گواهی میدهد انجیل هم آیات قرآن را
نمیفهمم تقلای مسیحیهای نجران را
میان باطل و حق، باز هم مجادله شد
گذاشت پا به میان عشق و ختم غائله شد
او خستهترین پرندهها را
در گرمی ظهر سایه میداد
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
با داغ مادرش غم دختر شروع شد
او هرچه درد دید، از آن «در» شروع شد