ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام