باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند