آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها