ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند