تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...