در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
این سخن کم نیست دنیا صبحگاهی بیش نیست
شهر پرآشوبِ امکان، کوچهراهی بیش نیست
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی