ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام