ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام