ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام