گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
رسیدی و پر و بال فرشتهها وا شد
شب از کرانۀ هستی گذشت و فردا شد
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی