ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
چشمهها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر
باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود