ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود