کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟