پیراهن سپید ستاره سیاه بود
تابوت شب روان و بر آن نعش ماه بود
پشت غزل شکست و قلم شد عصای او
هر جا که رفت، رفت قلم پا به پای او...
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست