تا برویم ریشهای چون تاک میخواهم که هست
نور میخواهم که هستی خاک میخواهم که هست
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
با توام ای دشت بیپایان سوار ما چه شد
یکّهتاز جادههای انتظار ما چه شد
خواست لختی شکسته بنویسد
به خودش گفت با چه ترکیبی