میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
زنی شبیه خودش عاشق، زنی شبیه خودش مادر
سپرده بر صف آیینه دوباره آینهای دیگر
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی