اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
تا برویم ریشهای چون تاک میخواهم که هست
نور میخواهم که هستی خاک میخواهم که هست
گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را
مرور میکنم امشب غم تمام جهان را
خواست لختی شکسته بنویسد
به خودش گفت با چه ترکیبی