قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت