یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
ای آسمان به راز و نیازت نیازمند
آه ای زمین به سوز و گدازت نیازمند
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند
با آن که آبدیدۀ دریای طاقتیم
آتش گرفتهایم که غرق خجالتیم