مگر در ساعت رفتن دلم جا مانده بود اینجا؟
که از پی کفشدارانش مرا خواندند زود اینجا
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟