میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی