گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده