ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام