چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی
که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین هستی
او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟
از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟