آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد