شب تا به سحر نماز میخواند علی
با دیدۀ تر، نماز میخواند علی
زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
مست از غم توام غم تو فرق میکند
محو توام که عالم تو فرق میکند