گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست