بیدل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر، برایت بلکه از سر بهتر آوردم
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز