پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست