ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
ای بحر! ببین خشکی آن لبها را
ای آب! در آتش منشان سقا را
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
آنکه با مرگِ خود احیای فضیلت میخواست
زندگی را همه در سایۀ عزّت میخواست
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند