سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را