از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
آزادگی ز منّت احسان رمیدن است
قطع امید، دست طلب را بریدن است
پیری رسید و مستی طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمّل رطل گران گذشت