کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
این حنجره این باغ صدا را نفروشید
این پنجره این خاطرهها را نفروشید
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
بیتو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بیخورشیدند
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را