ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام