ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
خدا در شورِ بزمش، از عسل پر کرد جامت را
که شیرینتر کند در لحظههای تشنه کامت را
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام