ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد؟
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد؟
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست