بیدل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست
خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن