ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
خورشید، گرمِ دلبری از روی نیزهها
لبخند میزند سَری از روی نیزهها
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش