اگرچه زود؛ میآید، اگرچه دیر؛ میآید
سوار سبزپوش ما به هر تقدیر میآید
ای جذبهٔ ذیالحجه و شور رمضانم
در شادی شعبان تو غرق است جهانم
نَمی از چشمهای توست چشمه، رود، دریا هم
کمی از ردّ پای توست جنگل، کوه، صحرا هم
دنیاست در تلاطم و طوفان کران کران
خشم و خشونت و غم کشتار بیامان
دنیای با حضور تو دنیای دیگریست
روز طلوع سبز تو فردای دیگریست