فلک امشب نشان دادهست روی دیگر خود را
که پس میگیرد از خلق جهان، پیغمبر خود را
ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
چقدر ریخته هر گوشه و کنار، غم اینجا
نشسته روی دو زانو امام، هر قدم اینجا
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
سلام فلسفۀ چشمهای بارانی!
سلام آبروی سجدههای طولانی!
ای سمت خود کشانده خواص و عوام را
دریاب این سپاه پیاده نظام را