هر نسیمی خسته از کویت خبر میآورد
چشم تر میآورد، خونِ جگر میآورد
نه فقط سرو، در این باغِ تناور دیده
لالهها دیده ولیکن همه پرپر دیده
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هرکس میان صحن حرم راه میرود